توسعه کشورها از ضرورتهای اجتنابناپذیری است که جهان امروز بهعنوان یک سرنوشت محتوم آن را پذیرفته و از مهمترین و اساسیترین اهداف فرد، گروه، سازمان و جامعه میتواند توسعه همه جانبه کشور باشد. امروزه ماهیت متلاطم تجارت جهانی، بخشهای تولید، صنعت و بازار محصولات را با چالشهای متعددی روبرو ساخته است. این چالشها سازمان را ملزم میسازد که با بکارگیری سیتمهای جدید مدیریتی و پیاده سازی آنها در عمل، پایگاه خویش را در این محیط ناپایدار مستحکم نمایند و به موفقیتی همراه با پیشرفت مستمر دست یابند.
شرکتهای کوچک و متوسط با توجه به ویژگیهای منحصر به فردشان در صنعت از جایگاه ویژهای برخوردارند. بررسی و شناخت مزیت رقابتی و میزان رقابتپذیری محصولات صنایع کوچک و متوسط در هر کشور گامی اساسی در شناخت وضع موجود و آینده صنعتی و تبیین برنامهریزیهای بلند مدت میباشد (بهرامزاده، ۱۳۸۷). بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای رفع بحران بیکاری به ایجاد سریع مشاغل در شرکتهای کوچک و متوسط امید بسته اند، چنین امیدهایی بی پایه نیستند بلکه مبتنی بر این واقعیت هستند که شرکتهای کوچک و متوسط همواره مشاغل زیادی را چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه ایجاد کردهاند. برای مثال در هند، ۸۰درصد از کل مشاغل تولیدی، در شرکتهای کوچک و متوسط ایجاد گردیده است. در اروپای شرقی و مرکزی، حدود هفت میلیون کارآفرین در تلاشاند که اقتصاد دستوری الگوی مابعد کمونیستی را به اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد تغییر دهند.
توانایی یک سازمان در برخورد با محیط کسب و کار امروزی که تغییرات سریع و اساسی را در خود مشاهده میکند، تعینکنندۀ بقا و موقعیت آن خواهد بود. این تغییرات احتمالاً به صورت قابل توجهی فشار رقابتی برای جذب مشتریان و درآمد میان سازمانها را افزایش میدهند. از آنجاییکه سازمانها، تصمیمهای گوناگون استراتژیکی را برای بقا و موفقیت خود اتخاذ مینمایند، توانایی آنها برای بهرهبرداری از پتانسیل راهحلهای مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی در جهت تقویت دیدگاه استراتژیک نقش تعیینکنندهای در موفقیت سازمان خواهد داشت. این امر مستلزم آن است که استراتژیهای سیستمهای اطلاعاتی و قابلیت سازمانها تا حد زیادی با هم همراستا باشند.
بنابراین نیاز است تا سازمانها برای بقاء و پیشرفت خود، متفاوتتر از قبل عمل نمایند. بهویژه سازمانها باید به دنبال منابع جدید مزیت رقابتی باشند و اشکال جدید رقابت را به کار گیرند که خود نیازمند درک روشن از ماهیت و پویاییهای رقابت است (ذبیحیلهرمی، ۱۳۸۹). ظهور سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی، ماهیت کار و زندگی را به کلی متحول ساخته است. در عصر جدید همه فعالیتها، ماهیت الکترونیکی به خود گرفتهاند. بهعبارت دیگر به صورت الکترونیکی زندگی و کار میکنیم. هر چند مدتها پیش (حتی قبل از گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات)، سازمانها برای بقاء و تداوم حیات در میدان رقابت ناگزیر از خلق مزیتهای رقابتی بودند ولی این فرایند از پیچیدگی زمان حاضر برخوردار نبود. قبلا سازمان قادر بود با در نظر داشتن موقیت رقابتی خود، ارزشی برای مشتری خلق نماید که در نوع خود بدیع، کمیاب و غیرقابل تقلید از سوی رقبا بوده، و به راحتی توسط سازمان قابل مدیریت باشد و از این طریق به مزیت رقابتی پایداری در بازار دست مییافت که مدتها موجبات کامیابی آن را فراهم میساخت.
در عصر جدید که سازمانها محصولات، روابط و فعالیتها و بطورکلی کسب وکار آنها حالت مجازی و الکترونیکی به خود گرفته است و تغییرات به قدری شدید شده که طول عمر فناوریها و محصولات را به حداقل رسانیده است. خلق و حفظ پایدار مزیت رقابتی با تکیه بر قابلیتها و شایستگیهای سنتی و قدیمی برای حضور موفق سازمان در محیط و بازارهای رقابتی کافی نیست. این مستلزم تدابیری نو و روی آوری به شایستگیهای جدیدی است که مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی باشد. ایجاد و انتقال اطلاعات و برقراری ارتباطات از این طریق، مهمترین ویژگیهای یک سازمان موفق در محیط کسب وکار بهشمار می روند. به نظر می رسد که شرکتهایی میتوانند در این محیط حضوری موفق و مستمر داشته باشند که از شایستگی و قابلیتهای اطلاعاتی و ارتباطی برخوردار بوده و با تکیه بر آنها مزیتهای رقابتی ارزشمندی خلق نموده و با بکارگیری درست و بهموقع این مزیتها، باعث پایداری آن گردیده و عملکردی عالی برای خود به ارمغان آورند.
پژوهشگران اخیرا از رویکرد مبتنی بر منابع برای سنجش این موضوع که چه میزان از سیستمهای اطلاعاتی میتواند مزیت رقابتی را برای شرکت نسبت به رقبا ایجاد نماید، استفاده مینمایند. بر اساس این دیدگاه، میتوان بیان کرد که سیستمهای اطلاعاتی که برای نشان دادن تفاوتهای عدم تناسب در منابع شرکت مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، از عوامل موثر در دستیابی به مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشوند (عارفنژاد و همکاران، ۱۳۹۱). لادو و ژانگ[۱] (۱۹۹۸)، بیان کردند که سیتمهای خبره که به عنوان یکی از طبقه بندیهای سیستمهای اطلاعاتی شناخته میشود، توسعه و بکارگیری دانش را پرورش میدهند و یک نوع رابطه متقابل را با قابلیتهای سازمانی ایجاد میکنند. قابلیتهای سازمانی، ویژگیهایی محسوب میشوند که افراد دارا هستند و به شیوهای مناسب و پایدار از آن برای رسیدن به عملکرد مطلوب استفاده میکنند. قابلیتهای محوری همان دانش، مهارتها، نگرشها و رفتارهای قابل مشاهده هستند که در محل کار منجر به تعالی میشوند. در تعریفی دیگر، قابلیت یک ظرفیت انسانی قابل اندازهگیری است که برای عملکرد مناسب میباشد و میتواند شامل دانش، مهارت یا توانایی واحد، یک ویژگی شخصی یا خوشهای از خصیصهها باشد (کوچران، ۲۰۰۹، ص ۳۸).
از آنجاییکه صنایع کوچک و متوسط، بهعنوان بخش مهم و ضروری در اقتصاد هر کشوری شناخته میشوند (ایکبروک و اولسن[۲]، ۲۰۰۷). باید برای صنایع کوچک و متوسطی که مایل به بهرهبرداری از گسترش بازار هستند، زیرساختهای لازم را بوجود آورد. در این میان نقش سیستمهای اطلاعاتی بسیار حائز اهمیت است. با بهره گیری از سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت ارتباط با مشتریان بهنحو موثری ارتقا مییابد، فرآیندهای عملیاتی تحقق یافته و کارایی و اثربخشی سازمان افزایش پیدا میکند و در نتیجۀ تمام این عوامل، سازمان به مزیت رقابتی بیشتری نسبت به سایر سازمانها دست مییابد (گوپتا[۳]، ۲۰۱۱، ص ۱۲).
با توجه به اینکه استان مرکزی جزء مراکز مهم صنعتی کشور است و در حال حاضر صدها شرکت کوچک و متوسط و بزرگ در آن در حال فعالیت است و اکثر این شرکتها، ساختاری غیر منعطف و دست و پاگیر مانعی بر سر راه توسعه آنها گردیده و حتی با صرف هزینههای گزاف در جهت پیشرفت و توسعه و سودآوری بیشتر، این ساختارهای بوروکراتیک، آنها را از مقصود اصلی خود که همان توسعه میباشد، دور گردانده است در این پژوهش، آنجا انتخاب گردیده است.
در نهایت در پژوهش حاضر، دربارۀ رویکرد قابلیتهای سازمانی، و این که سیستمهای اطلاعاتی منجر به توان بالقوۀ بالاتری برای کسب مزیت رقابتی از طریق تسهیل در توسعه و بکارگیری قابلیتهای سازمانی میشوند، بحث میشود. بنابراین روشهای مختلفی را که صنایع کوچک و متوسط ممکن است از سیستمهای اطلاعاتی برای پرورش، تسهیل، بکارگیری و اجرای منابع خاص، بهمنظور دستیابی به اهداف استراتژیک خود استفاده نمایند، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده میشود. برای تسهیل در امر تجزیه تحلیل برروی سه نوع قابلیت سازمانی بهعنوان منابع بالقوه کسب مزیت رقابتی تمرکز میشود: قابلیتهای مبتنی بر داده (داده محور)؛ قابلیتهای مبتنی بر فرایند (فرایند محور)؛ و قابلیتهای مبتنی بر ستاده (ستاده محور). بنابراین در پژوهش حاضر به دنبال این سوال هستیم که سیستمهای اطلاعاتی در قابلیتهای سازمانی در صنایع کوچک و متوسط شهر صنعتی کاوه چه نقشی دارند؟
[۱]– Lado & Zhang
[۲]– Eikebrokk & Olsen
[۳]– Gupta
۲-۴-۲-۱٫ توسعه و کاربرد استفاده از سیستمهای اطلاعاتی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی.
۲-۴-۲-۲٫ بیان مزایای استفاده از سیستمهای اطلاعاتی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی.
۲-۴-۲-۳٫ مشخص کردن قابلیتهای سازمانی شده در سطح سازمان ودر نتیجه کسب مزیت رقابتی نسبت به رقبا در کسب و کارهای کوچک و متوسط.
۲-۴-۲-۴٫ شناسایی مکانیزمهای قابلیتهای سازمانی در شرکتهای مورد بررسی.