با در نظر گرفتن افزایش قابل ملاحظه توجهات به معنویت در محیط کار، پرسش اصلی این است که معنویت در محیط کار چه معنایی دارد؟ معنویت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد و بنابراین تعاریف زیادی در ادبیات این موضوع وجود دارد که ناشی از وجود دیدگاههای متفاوت میباشد. میتروف معنویت را تمایل به جستجوی هدف نهایی در زندگی و زیستن بر اساس این هدف تعریف میکند (Mitroff & Denton,1999). سایرین معنویت را نوعی نوعی معنا و نوعی آگاهی در زندگی ونظایر آن تعریف میکنند. بعضی دیگر مصرانه بر مفاهیم مذاهب و آیینهای شرقی همچون تائوئیسم، بودیسم، ذن، و نیز اسلام تأکید دارند. چنین محققانی به درستی ادعا میکنند که این جوامع غیرغربی بسیار بهتر میان زندگی شخصی، کار، تفریح، عبادت، و دیگر جنبههای زندگی یکپارچگی ایجاد نمودهاند (Cavanagh,1999,190). بروس (۲۰۰۰) با بررسی یک سری از تحقیقات در این زمینه بیان میکند: «برای یک خداشناس کاتولیک، معنویت راهی است که توسط آن به سمت الوهیت حرکت میکند؛ برای یک پزشک در مدرسه پزشکی هاروارد، معنویت چیزی است که به زندگی معنا می بخشد؛ برای یک جامعهشناس، جستجویی انفرادی برای درک مقصود و ارزشهایی است که ممکن است مفهوم خدا یا وجود متعالی را دربر داشته باشد یا نداشته باشد. برای دیگران معنوی بودن به معنای دانستن و زیستن بر اساس این آگاهی است که زندگی بیش از آن چیزی است که ما میبینیم. معنوی بودن، فراتر از دانستن و زیستن، مبنایی برای تحول شخصی، بین شخصی، اجتماعی، و حتی جهانی براساس این معرفت است که خدا همواره در وجود ما حاضر است».
معنویت عبارتست از اعتقادات و ارزش های مرتبط با اهداف به علاوه اعتقادات مذهبی (Selman, Harding & Speck,2011,721).
در تعریفی آمده است «معنویت نیرویی روحبخش و انگیزاننده زندگی است، انرژیی که الهامبخش فرد به سمت و سوی فرجامی معین، یا هدفی به سوی ورای فردیت میباشد» (McKnight,1987,27). درتعریفی دیگر«معنویت به عنوان انرژی، معنا، هدف و آگاهی در زندگی است» (Cavanagh,1999,192).
مایر معنویت را چنین تعریف میکند: «معنویت، جستجوی مداوم برای یافتن معنا و هدف زندگی است، درک عمیق و ژرف ارزش زندگی، وسعت عالم، نیروهای طبیعی موجود، و نظام باورهای شخصی»
«معنویت در نظرگاه کلی و عام، جست و جوی چیزی که در پیوند با انسان شدن است، تعریف کردهاند». وبه همین مضمون معنویت «شیوهای است که در آن، شخص بافت تاریخی خویش را در مییابد و در آن زندگی میکند. این جلوهای از دین، فلسفه یا اخلاق اوست که به مثابه متعالیترین، شریفترین و سنجیده ترین چیز نشان داده میشود و به غنای آرمان یا کمال مطلوب میانجامد». در تعریف دیگری از کازنیز؛ «معنویت به جنبشهای درونی روح انسان به سوی واقعی، متعالی و الهی میپردازد».
تعریفی که کلارک [۲]در کتاب فلسفه دین، از دین ارائه میدهد با مفاهیم و مضامینی که از معنویت آمده قرابت دارد؛ « وقتی فردی پدیدهای ماوراءالطبیعی را احساس میکند، مهمترین ویژگی این کارِ او را میتوان تجربه درونی شخصی دانست، به ویژه هنگامی که این فرد بخواهد این تجربه را با تلاشهای فعالانه برای هماهنگ ساختن زندگیاش با ماوراءالطبیعه متجلَی سازد» (McCormick,1994,10).
امام خمینی (ره) نیز معتقدند: «معنویت مجموعه صفات و اعمالی است که شور وجاذبه قوی و شدید و در عین حال منطقی و صحیح را در انسان به وجود می آورد تا او را در سیر به سوی خدای یگانه و محبوب عالم به طور اعجاب آوری پیش ببرد» (بختیاری ،۱۳۸۹، ۱۳۵)
معنویت در محیط کار نیز به معنای وجود حس اعتماد، تعلق، احترام و معنا در تمامی زمینه ها برای داشتن یک زندگی عالی تر می باشد (Marques,2005,87).
[۱] .spirituality at work
[۲] . Clark
هدف اصلی این پژوهش « تعیین تأثیر فرهنگ سازمانی بر میزان گرایش به معنویت در میان کارکنان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم» میباشد.
اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از: