بیان مسأله
جذب منابع از اهداف کلیدی و اساسی و راهبردی بانکها و مؤسسات مالی اعتباری به شمارمی رود و نقش ویژه ای در ارائه خدمات بانک ها ایفا میکند و شاخص مهمی در ارزیابی میزان موفقیت بانک ها محسوب میشود.در ایران طی سال های اخیر بانک ها در زمینه فن آوری الکترونیکی که عامل مهمی در تجهیز منابع بانکداری نوین محسوب می شود ، به پیشرفت های نسبتاً خوبی دست یافتهاند ، لیکن خدمات ارائه شده توسط بانک ها از لحاظ تنوع و کیفیت با استانداردهای جهانی فاصله دارد ومیزان رضایت مندی مشتریان مورد توجه چندانی قرار نگرفته است. در حال حاضر مؤسسات مالی و بانک ها در کشورمان برای جذب منابع مالی و متنوع کردن خدمات ، برنامه ای را ارائه نداده اند و مشابه بودن خدمات بانکی با یکدیگر در بانکهای مختلف دلیلی بر صحت این ادعاست. در بازارهای رقابتی امروز، جذب منابع مالی مهمترین هدف هر مؤسسه مالی میباشد، از این رو، در آینده ای نه چندان دور بانک ها و مؤسسات مالی در ایران، برای نزدیک شدن به استانداردهای جهانی، چاره ای جز پرداختن به عواملی که سبب جذب بهینه منابع میشود ندارند(اوزی،۱۳۸۸).
از دیگر سو ، سیستمهایی چون نظام بانکی نسبت به رفتار بازاریابی بسیار حساسند. بازاریابی در بانکها با افزایش منابع از یک طرف و افزایش تقاضای تسهیلات از طرف دیگر شروع میشود . نقش بانکها در جذب منابع آنچنان با طمع ا قتصادی و اجتماعی جوامع سازگار بوده است که اینک پس از گذشته صد سال از عمر نظام بانکی این سیستم بصورت یک مجموعه بسیار حیاتی درآمده است ، بطوریکه نقش نظام بانکی بعنوان عامل اصلی توسعه پایدار غیر قابل انکار است.
آمیخته بازاریابی یکی از برنامه های بازاریابی است که بر مدل ها و روشهای سنتی مدیریت بازار مانند روش کارکردگرای پویای آلدرسون در کنار سایر روشهای سیستمی و نیز تئوری پارامتر که توسط دانشگاه کپنهاگ در اروپا توسعه یافت، غلبه کرد و روشهای جدید مانند دیدگاه محصولی، دیدگاه وظیفه ای و دیدگاه جغرافیایی نیز با چنین سرنوشتی مواجه شدند. تنها تعداد کمی از این مدل ها توانسته اند بقای خود را در مقابل ۴p حفظ کنند (گرانروس[۱]، ۱۹۹۷،ص۳۲۳). آمیخته بازاریابی نمایان گر فعالیتهای اساسی مدیران بازاریابی است. پس از انتخاب یک بازار هدف، مدیران بازاریابی باید یک برنامه سیستماتیک برای فروش به مشتریان و ایجاد روابط بلندمدت تدوین کنند (دویلی[۲]، ۱۹۹۵). برنامه بازاریابی از تصمیماتی راجع به محصول، قیمت، ترفیع و توزیع تشکیل می شود. اینها مهمترین نوع بخشهایی هستند که مدیران بازاریابی برای رسیدن به اهداف فروش و سودآوری، منابع شرکت را به آنها تخصیص می دهند (گولداسمیت[۳]، ۱۹۹۹، ص۱۷۹).
[۱] Gronroos
[۲] Dvilee
[۳]Goldsmith