در تعریف عام و کلی مغالطه باید گفت که آن منحصر به استدلال نیست، بلکه به طور کلی شکل
غیر معتبری ازاستدلال دانسته شده است) استدلالی که نتیجه آن تابع مقدمه هایش نیست). انواع خطاها و آشفتگی هایی که کم وبیش مرتبط با خطای در استدلال است، نیز مغالطه می باشد. اگر شخصی با مقدمات، یا بدون مقدمات، از راه های منطقی، ویا غیر منطقی، وبه صورت غیر معتبر بخواهد صدق یا کذب گزاره ای را نتیجه بگیرد، به ویژه این که بخواهد در مقام تفهیم یا تاثیرگذاری، مدعا یا محتوای گزاره ای را به افراد دیگر منتقل نماید، چنین نتیجه گیری یاگذر استنتاجی چیزی است که متصف به مغالطی بودن می شود (بابایی، ۱۳۹۰).
مغالطه در لغت به معنای سوق دادن شخص دیگر به اشتباه و نیز اشتباه کاری (خود فرد) است. در تعریفی ساده و کاربردی از مغالطه باید گفت که هر نوع خطا و آشفتگی آگاهانه یا غیرآگاهانه ای که در مسیر استدلال چه به صورت استدلال ظاهری و چه در مواردی که اجزای استدلال پیش فرض باشند از راه های منطقی و غیر آن و به صورت معتبر یا غیر معتبر رخ دهد مغالطه نامیده می شود (همان منبع).
اقسام مغالطات و راه های رهایی از آنها به شرح ذیل است:
۱- مغالطه منطقی: در این مغالطه، وهم و خیال به جای عقل می نشیند و راه رهایی از آن عرضۀ همه امور حسی، خیالی و وهمی به فتاوای عقل است.
۲- مغالطات عاطفی: در این مغالطه، به جای رهبری عواطف به دست قوای فطری و عقل عملی، قوای طبیعی مسیر جذب و دفع انسان را معین می کند. در نتیجه، تمایلات و تنفّرات دروغین و نااصیل، وی را در دام مغالطه های گوناگون انگیزشی گرفتار می آورد. برای جلوگیری از چنین مغالطه هایی، باید همۀ امور جذب و دفع به گرایش عقل عملی عرضه شود.
گوش دادن به نظرات افراد در حال اشتباه و راهنمایی گرفتن از آنها. یکی از آسانترین راههای از دست دادن پول، گوش دادن به راهنماییهای اقوام و آشنایان ناآگاه است (بابایی، ۱۳۹۰).
با توجه به اینکه هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای می باشد. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده تمامی سهامداران، سرمایه گذاران، دولت، اعتباردهندگان و صندوق های سرمایه گذاری، موسسات مالی و اعتباری واقع بشود. همچنین جامعه علمی و پژوهشی کشور می تواند از نتایج این تحقیق بهره مند شود .