مقدمه
جبران خدمات
اثربخشی فعالیتهای مدیریت منابع انسانی به متناسب بودن آن با گامهای توسعه سازمان بستگی دارد. همانگونه که سازمان رشد و توسعه پیدا میکند، برنامهها، فعالیتها و رویههای مدیریت منابع انسانی باید جهت تناسب با نیازها تغییر کند (بوللر[۱]، ناپییر[۲]، ۱۹۹۳).
جبران خدمت نیز به عنوان یکی از فعالیتهای مدیریت منابع انسانی از این قاعده مستثنی نیست. جبران خدمات به معانی مختلف تعبیر میگردد. کارکنان، جبران خدمات را نتیجه تلاشها یا پاداش کار برجسته میدانند، کارفرمایان آن را به تلاشها و تواناییهای خود در بازگشت سرمایه و یا به آموزش و تحصیلات متخصصان خود نسبت میدهند. اغلب افراد جبران خدمات را به حقوقی که بابت کار دریافت میگردد، تعبیر مینمایند. بنابراین جبران خدمات یک عامل مهم و تعیینکننده در رفتار اقتصادی و اجتماعی محسوب میگردد. مدیران میتوانند به منظور نظارت و تأثیرگذاری بر رفتار افراد سازمان و بهرهوری فردی و سازمانی، از طراحی مناسب نظام جبران استفاده کنند. نظام جبران خدمات مناسب میتواند به جذب، حفظ و پرورش منابع انسانی منجر گردد. برای این منظور نظام جبران خدمات باید انگیزه آور باشد. به طور کلی هر جا سخنی از تناسب نظام جبران خدمات مطرح میگردد، بحث مسائل مربوط به انگیزه پیش میآید، لذا با توجه به نقش و تاثیر نظام مذکور در تغییر رفتار و انگیزه افراد سازمان و افزایش بهرهوری، لازم است مدیران توجه لازم را برای طراحی مناسب آن داشته باشند.
[۱] . Buller
[۲] . Napiier
در تحقیق به دنبال ایجاد بهرهوری هر چه بیشتر در شعب بانک ملی می باشیم در ضمن ممکن است این تحقیق به ما کمک کند به روشی دست یابیم که هزینه های جبران خدمت را برای بانک کاهش دهد.