عوامل تعیینکننده جبران خدمات مالی
بسیاری عوامل است که بر وظایف مدیریت منابع انسانی تأثیر میگذارد. طبیعی است عواملی هم وجود دارد که بر تعیین جبران خدمت مالی تأثیر دارد. این عوامل که هم درون سازمانی و هم برونسازمانی است(نوئه[۱] و ماندی[۲]، ۱۹۸۷). حال به توضیح این عوامل که شامل بازار نیروی کار، خط مشیهای سازمان، نوع شغل و ویژگیهای کارکنان است میپردازیم:
-بازار نیروی کار : اولین عامل اثرگذار بر تعیین جبران خدمات مالی، بازار نیروی کار است. بازار نیروی کار منطقه جغرافیایی است که از آن، کارکنان برای شغل خاصی جذب شدهاند. بازار نیروی کار بعضی مشاغل، ممکن است دورتر از منطقه کاری سازمان باشد. برخی سازمانها ممکن است نیروی کار مورد نیاز خود را از مناطقی که فاصله زیادی با محل سازمان دارد جذب کنند. کارکنان مدیریتی و تخصصی اغلب از مناطق جغرافیایی مختلف جذب میشوند. در حقیقت جذب منابع انسانی از سطح جامعه برای بعضی مشاغل غیرمعمول نیست، علاوه بر آن، ممکن است نرخ پرداخت برای مشاغل در منطقه کاری و بازار نیروی کار به طور قابلتوجهی فرق داشته باشد. متخصصان حقوق و دستمزد باید از این تفاوتها آگاهی داشته باشند تا بتوانند با اتخاذ خط مشی مناسب در پرداخت، افراد لازم را جذب کنند. برای انجام تحقیقات مربوط در مورد وضعیت بازار نیروی کار باید بررسیهای زیر صورت گیرد:
الف) بررسیهای حقوق
قبل از بررسیهای حقوقی باید در مورد منطقه جغرافیایی مورد بررسی، سازمانهای خاص مورد بررسی و مشاغل مورد نظر، تصمیم گرفته شود. منطقه جغرافیایی که باید مورد بررسی قرار گیرد اغلب از طریق گزارشهای منابع انسانی تعیین میشود. اطلاعات از این منبع، نشاندهنده حداکثر مسافت یا فاصلهای است که کارکنان از منزل تا محل کار طی میکنند. نوع سازمانهای مورد بررسی از صنعت مشابه به دست میآید؛ لذا سازمانهای مورد بررسی آنهایی اند که در فعالیت و کار با سازمان مورد نظر، مشابه هستند، همچنین آن مشاغل و مهارتهایی را هم که برای آنها در بازار نیروی کار، رقابت وجود دارد باید در نظر گرفت.
بعد از شناسایی موارد فوق باید به بررسی نرخهای معمول در منطقه و سازمانهای مشابه و مشاغل مورد نظر، پرداخت. بعضی سازمانهای تخصصی به طور دورهای، این بررسیها را انجام میدهند و اطلاعات لازم را در اختیار سازمانهای متقاضی میگذارند. اگر قرار است منابع انسانی از بازار نیروی کار همراه با رقابت تأمین گردد، انتخاب نظام پرداخت بر مبنای تو جه به وضعیت پرداخت در سایر سازمانها بسیار مناسب و موثر است.
ب) هزینه زندگی
هزینه زندگی در منطقه بر تعیین نرخ پرداخت تأثیر میگذارد. اگر قیمتها در طول یک دوره افزایش یابد، حقوق و دستمزد هم باید متناسب با آن افزایش یابد تا سطح قبلی حقوق و دستمزد واقعی حفظ گردد.
[۱] . Noe
[۲] . Mondy
در تحقیق به دنبال ایجاد بهرهوری هر چه بیشتر در شعب بانک ملی می باشیم در ضمن ممکن است این تحقیق به ما کمک کند به روشی دست یابیم که هزینه های جبران خدمت را برای بانک کاهش دهد.
ویژگیهای اقتصادی
ویژگیهای اقتصادی جامعه بر تصمیمات مربوط به تعیین حقوق و دستمزد تأثیر میگذارد. برای مثال در یک اقتصاد بیمار، احتمالاً عرضه نیروی کار زیاد میباشد و این بر کاهش نرخهای حقوق تأثیر میگذارد و در اقتصاد در حال رشد هزینهها، قیمتها و حقوق و دستمزد افزایش مییابد.
ت) قوانین دولتی
در ایران استخدام و سازماندهی منابع انسانی در بخش دولتی مشمول قانون استخدام کشوری بوده و به وسیله سازمان امور اداری و استخدامی کشور اجرا میگردد. منابع انسانی در بخش غیردولتی تحت پوشش قانون کار میباشند و متخصصان منابع انسانی باید در مورد قوانین مربوط اطلاعات و آگاهی لازم را داشته باشند.
-سازمان: معمولاً هزینههای نیروی کار پنجاه درصد کل هزینه را در یک سازمان تشکیل میدهد. همچنین برنامههای حقوق دستمزد بر رفتار کاری کارکنان تأثیر میگذارد و آنها را ترغیب میکند با سعی و تلاش بیشتر در جهت دستیابی به اهداف سا زمان اقدام کنند، بنابراین مدیران سازمانها برنامههای حقوق دستمزد را به طور جدی دنبال میکنند. خط مشیهای سازمانی بر جبران خدمات مالی تأثیر میگذارد. برخی سازمانها خط مشیها را طوری تنظیم میکنند که از نظر پرداخت در جامعه پیشرو باشند. برخی کوشش میکنند موقعیت متوسطی را در بازار نیروهای کار داشته باشند و احتمالاً بعضیها هم ممکن است خط مشی دنباله رو را داشته باشند. بنابراین اتخاذ هر کدام از خط مشیهای فوق بر تعیین جبران خدمات مالی تأثیر میگذارد .عامل موثر در تعیین خط مشیها و تعیین سطوح پرداخت، ارزیابی سازمان از تواناییاش در پرداخت است سازمانهایی که از نظر مالی موفقاند اغلب از طرف کارکنان و اتحادیه برای پرداخت بالاتر، تحت فشارند و انتظار است که آنها بیشتر از پرداخت متوسط بپردازند.
-شغل: مشاغلی که افراد به عهدهدارند مهمترین عامل تعیینکننده میزان حقوق و دستمزد است. پرداخت حقوق توسط سازمانها برای ارزشی است که افراد در وظایف، مسئولیتها و مشارکت در دستیابی به اهداف و سایر عوامل مربوط به شغل ایجاد میکنند در واقع در این جا ارزش شغل مطرح میشود. به همین دلیل، بسیاری سازمانها به ارزشیابی مشاغل میپردازند.
-کارکنان سازمان : علاوه بر وضعیت بازار نیروی کار و خط مشیهای سازمان و شغل عامل دیگر خود کارکنان و ویژگیها مربوطه هستند که میتواند در تعیین حقوق و تساوی فردی حقوق تأثیر بگذارند در این مورد عواملی مدنظر میباشد که عبارتاند از:
در تحقیق به دنبال ایجاد بهرهوری هر چه بیشتر در شعب بانک ملی می باشیم در ضمن ممکن است این تحقیق به ما کمک کند به روشی دست یابیم که هزینه های جبران خدمت را برای بانک کاهش دهد.
سیاستها
چنانکه در مدل۳-۲ دیده میشود برای خط مشی گذاری توجه به چهار عامل ضروری است که عبارتاند از:
۱-ثبات داخلی : ثبات داخلی اغلب تعادل داخلی نامیده میشود که آن هم به مقایسه میان مشاغل یا سطح مهارتهای داخل یک سازمان اشاره دارد. رابطه پرداخت بر ثبات داخلی، نیازمندیها، مهارت،کار و مشارکت کارکنان با توجه به اولویت اهداف کلی سازمان میباشند. چگونه یک شغل مهارت یا تجربه بیشتری نسبت به شغل دیگر نیاز دارد؟ ثبات داخلی به عنوان یک عامل در تعیین نرخهای پرداخت هم برای کارکنان و هم برای آنان که کارهای غیرمشابه انجام میدهند، باید متعادل شود. در حقیقت تعیین آنچه یک تفاوت منصفانه در پرداخت به افرادی که کارهای متفاوتی انجام میدهند یک امر کلیدی در مدیریت جبران خدمات محسوب میگردد.
۲-قابلیت رقابت خارجی : قابلیت رقابت خارجی به چگونگی موقعیتهای یک کارفرما و پرداختهایش نسبت به چگونگی پرداخت سایر رقبا مربوط میشود. سایر کارفرمایان چه میزان جبران خدمات پرداخت خواهند کرد؟ همه کارفرمایان تصمیماتشان را در مقایسه با قابلیتهای رقابت خارجی اتخاذ میکنند و در مرحله عمل نیز آنها خط مشیهای متفاوتی دارند. تعدادی از کارفرمایان ممکن است سطوح پرداختشان را به امید جذب و بهکارگیری بهترین متقاضیان نسبت به رقبایشان در سطح بالاتری قرار دهند. البته فرض میشود که یک شخص قادر به تشخیص و تعیین بهترین شکل بهکارگیری کارکنان متقاضی است، سایر کارفرمایان ممکن است پرداخت پایه پایین تری داشته باشند، اما یک فرصت بزرگ تری جهت اضافه کاری، عواید بهتر یا یک برنامه تشویقی بهتر نسبت به آنچه سایر کارفرمایان عرضه میکنند، ارائه مینمایند، یا ممکن است پرداخت یا منافع عایدی در سطح پایین تری بوده ولی امنیت شغلی در سطح بالاتری قرار داشته باشد.
۳- مشارکت کارکنان : خط مشی در مشارکتهای کارمند عبارت است از نسبت تاکید صورت گرفته بر اجرا و یا ارشدیت افرادی که کارهای مشابه انجام میدهند یا مهارتهای شغلی مشابهی دارند. آیا چنین کارمندانی بایستی به صورت مشابه حقوق دریافت نمایند؟ و یا باید به یک برنامهنویسی که کارها را بهتر انجام میدهد یا از ارشدیت بیشتری برخوردار است، نسبت به دیگر هم شغلیهای خود بیشتر پرداخت شود؟ آیا باید افزایش پرداختهای مدیریتی مبتنی بر مشارکت جامع واحد تحت امر آنها باشد؟ نتایج در کوتاه مدت و بلندمدت چه خواهد بود؟
در تحقیق به دنبال ایجاد بهرهوری هر چه بیشتر در شعب بانک ملی می باشیم در ضمن ممکن است این تحقیق به ما کمک کند به روشی دست یابیم که هزینه های جبران خدمت را برای بانک کاهش دهد.
تبیین اشکال پرداخت
با توجه به دوم عیار ویژگیهای شخصی و شاخصهای شغلی عنوانشده که ترکیب داخلی ساختار پرداخت را مشخص میسازند میتوان به تبیین اشکال پرداخت در سازمانها اقدام نمود. در نگرش جدید به مدیریت منابع انسانی جبران خدمات کارکنان تنها از طریق پرداخت حقوق و دستمزد و مزایای پولی صورت نمیپذیرد، بلکه میزان کیفیت زندگی کاری که شامل مزایای غیرمستقیم مالی و مزایای غیرمالی است مورد توجه قرار میگیرد (فرنچ[۱]، ۱۹۹۸).
جامعترین تقسیمبندی مربوط به جبران خدمات توسط دی سنزو و رابینز ارائه شده است، به زعم دی سنزو و رابینز چندین شیوه برای طبقه بندی نظام جبران خدمات در سازمانها وجود دارد که عمدتاً به صورت دوشاخگی طراحیشدهاند. سه نوع از این دو شاخگیها عبارتاند از:
۱-جبران خدمات درونی در مقابل جبران خدمات بیرونی
۲- جبران خدمات مالی در مقابل غیرمالی
۳- جبران خدمات مبتنی بر عملکرد در مقابل جبران خدمات مبتنی بر عضویت
جبران خدمات یا پاداشهای درونی عبارت از میزان رضایتی است که فرد از خودکار به دست میآورد و کار فی نفسه برای شخص ارزشمند است. رضایت حاصل از پاداشهای درونی پاداشهای خودانگیخته خوانده میشود. از این رو، وقتی فردی احساس میکند کاری را خوب میتواند به سرانجام برساند ؛ در خود لیاقت و شایستگی میبیند و احساس میکند بدون کمک دیگران با آزادی عمل و استقلال شخصی میتواند مسئولیت بپذیرد و موفق شود ؛ به دلیل احساس مفید بودن و سیر به کمال داشتن در خود احساس غرور و سربلندی میکند و در نهایت، از احساس رضایت و آرامشی که به دست میآورد، ارزش و احترام بیشتری برای خود قائل است. خودانگیختگی، خودجوشی و کم هزینگی سه مزیت عمده پاداشهای درونی است. پاداشهای بیرونی منشأ خارجی دارد و به سبب ساخت و کار ابزاری که دارد تابع خط مشیها، استراتژی و مقررات سازمانی است. پاداش با مدل انگیزش پیوند میخورد. ساختار پاداش را بر اساس شکل۲-۵ میتوان نشان داد. بر این اساس، پاداشهای بیرونی هم به صورت مالی و غیرمالی است. پاداشهای مالی به صورت دریافت نقدی است و موجب بهبود و رفاه مادی افراد میشود. ولی پاداشهای غیرمالی سبب بهبود کیفیت و زندگی کاری میگردد و محرکی برای بهبود عملکرد است(مطابق شکل ۲-۵).
[۱] . French
در تحقیق به دنبال ایجاد بهرهوری هر چه بیشتر در شعب بانک ملی می باشیم در ضمن ممکن است این تحقیق به ما کمک کند به روشی دست یابیم که هزینه های جبران خدمت را برای بانک کاهش دهد.
۲-۴-۲-۱٫ توسعه و کاربرد استفاده از سیستمهای اطلاعاتی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی.
۲-۴-۲-۲٫ بیان مزایای استفاده از سیستمهای اطلاعاتی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی.
۲-۴-۲-۳٫ مشخص کردن قابلیتهای سازمانی شده در سطح سازمان ودر نتیجه کسب مزیت رقابتی نسبت به رقبا در کسب و کارهای کوچک و متوسط.
۲-۴-۲-۴٫ شناسایی مکانیزمهای قابلیتهای سازمانی در شرکتهای مورد بررسی.