مقدمه
جامعه امروز، ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﺳـﺎزﻣﺎﻧﻲ اﺳـﺖ. اﻣﺮوزه، ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺎ، در ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﻳﺎ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﺳﭙﺮی ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻫـﺮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎ اﻧﺠﺎم دادن وﻇﺎﻳﻒ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﻳﺎ ﺗﺨﺼﺼﻲ، ﻫﺪفﻫﺎی ﻋﺎم ﻳﺎ ﺧﺎﺻﻲ را ﺑﺮای ﺟﺎﻣﻌـﻪ و ﻣـﺮدم آن ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻲ ﺳﺎزد (پیامنی و پاک طینت، ۱۳۹۲). مهمترین هدف هر سازمانی دستیابی به بالاترین سطح ممکن در بهرهوری یا بهرهوری بهینه است. عوامل کارامد در بهرهوری عبارتند از: سرمایه، ابزار، روشهای انجام کار و نیروی انسانی. بیگمان نیروی انسانی ماهر و کارامد یکی از مهمترین ابزارها برای رسیدن به هدفهای سازمان است(بازوند، ۱۳۹۲). موفقیت و رشد یک سازمان نیاز به یک مجموعه خوب از سرمایه انسانی دارد (پرمارپان و همکاران[۱]، ۲۰۱۳).
در عصر حاضر اهمیت، جایگاه و نقش مدیران به عنوان طراحان، هدایتگران و ادارهکنندگان اصلی سازمان بر کسی پوشیده نیست و بکارگیری نظامهای مؤثر انتخاب، جذب، نگهداری، ارزیابی و توسعه آنان نیز طبیعتاً از جایگاه مهم و ویژهای برخوردار میباشد. پیچیدگی فزاینده جامعه، پیشرفت علم، تکنولوژی، و به تبع آن نیازمندی ها و گسترش سازمانها ایجاب میکند که از مدیران ماهر و کارآمد در اداره مؤثر سازمانها استفاده شود، زیرا بازده عملکرد معقول مدیران است که موجب بقاء و رشد سازمان میشود (ایران نژاد پاریزی و ساسان گهر، ۱۳۹۰: ۳۱).
اخلاقی بودن یا نبودن رفتار مدیران میتواند موجب بروز پیامدهای مثبت یا منفی در سطح سازمان گردد. اخلاق در سازمانها شامل اخلاق فردی مدیر و پیامهایی استکه فعالیت سازمان ارسال میکند. رهبری اخلاقی و نقش کلیدی آن در شکل دادن به هنجارهای اخلاقی و فرهنگ سازمان از مباحث حائز اهمیت است. از موارد دیگر که در اداره گروهی و مدیریت اخلاقی سازمان مطرح است. با توجه به این نکات، حاکمیت اخلاق حرفهای در سازمان قادر است به میزان بسیار چشمگیری سازمان را در جهت کاهش تنشها و موفقیت در تحقق اهدافش یاری نماید. امروزه داشتن اخلاق حرفهای بهویژه برای مدیران بهمنزله یک مزیت رقابتی در سازمان مطرح میباشد(صالحی، ۱۳۸۹: ۴).
یکی از عواملی که سازمان را در جهت تحقق اهداف آن یاری میرساند، سلامت سازمانی میباشد. سازمان سالم سازمانی است که نه تنها در محیط خود دوام میآورد، بلکه در یک برههی زمانی طولانی نیز به طور کافی سازش کرده و توانایی بقاء و سازش خود را به گونه ای مداوم گسترش میدهد (زهرایی و رجاییپور، ۱۳۹۰). البته، عملکرد سازمان در یک روز مشخص، ممکن است اثربخش یا غیر اثربخش باشد، اما علایم درازمدت در سازمانهای سالم، مساعدت اثربخشی است. اگر تخصصها و فنون از سلامت کامل برخوردار باشند، افزایش مسئولیتپذیری کارکنان و بهبود کیفیت محصولات و خدمات سازمانها تأمین میشود. بنابراین، تلاش برای بهبود سلامتی و رفاه نیروی کار باید از راه سالمسازی خود سازمان آغاز شود و ادامه یابد. اصلاح، رشد و پیشرفت سلامت سازمانی بیان میکند که محدوده محل کار سالم باید ارتقاء و بهبود یابد (دیجوی و ویلسون[۲]، ۲۰۰۷).
حال با توجه به موارد فوق و اهمیت جایگاه مدیران در سازمان در این پژوهش به دنبال این هستیم تا به بررسی رابطه بین اخلاق مدیریتی و سلامت سازمانی شرکت برق جنوب استان کرمان بپردازیم.
[۱] Permarupan et al
[۲] Dejoy & Wilson
تبیین رابطه اخلاق مدیریتی و سلامت سازمانی در شرکت توزیع نیروی برق جنوب استان کرمان
۱-۵-۲٫ اهداف فرعی: