نظریه لوین:
لوین معیارهایی را برای کیفیت زندگی کاری در نظر گرفته است که به شرح زیر میباشند:
زمانی که زندگی کاری و زندگی شخصی هماهنگی داشته باشند کیفیت زندگی کاری تمایل به افزایش دارد.
کارکنان عقیده دارند که تا با نیازهای اصلی روبرو هستند (مثل امنیت شغلی) زندگی کاری نمیتواند به کیفیت بالایی برسد.
کارکنان احساس میکنند آنها نیاز به فضای فیزیکی کافی بهمنظور بهره مند شدن از زندگی کاریشان دارند.
در کمیتهها شرکت کردن برای کارکنان اهمیت دارد و در کیفیت زندگی کاری تأثیر به سزایی دارد.
۲-۱-۸-۸- نظریه دوبرین:
بر مبنای نظر دوبرین برنامه کیفیت زندگی کاری فرآیندی است که بهوسیله اعضاء سازمان ایجاد میشود. بر همین اساس کانالهای ارتباطی برای این هدف به وجود میآید بعضی از آنها برای طراحی مشاغلشان و بعضی برای محیط کار، یک برنامه QWL کارکنان را آماده میکنند تا زمینه بوجود آمدن رضایت شغلی را فراهم آورند. بنابراین امکان بوجود آمدن رضایت از نیازهای سازمانی توسط موسسان سازمان بوجود خواهد آمد.
با توجه به این که برنامههای کیفیت زندگی کاری به اشکال مختلف است اما در هر حال کارکنان از طریق محیط کارشان آن را بدست میآورند. بنابراین وقتی که تعهد، رضایت شغلی و بعضی اوقات بهره وری افزایش پیدا کند نشانگر این است که کیفیت زندگی کاری ارتقاء پیدا کرده است.
کیفیت زندگی کاری به ادراک کارکنان از کارشان بستگی دارد اگر درک آنها از کار برآوردن نیازها باشد، آنها از شغلشان راضی خواهند شد. بنابراین کیفیت زندگی کاری ارتقاء خواهد یافت. بطور کلی اینگونه تصور میشود که اگر کارکنان در تصمیم گیری مشارکت داده شوند یکی از جنبههای مثبت کیفیت زندگی کاری محقق میشود. ) رودکی، ۱۳۸۵ (
۱-۴-۱- هدف اصلی:
شناسایی وضعیت مؤلفههای کیفیت زندگی کاری در کارکنان کارخانهها کاشی استان یزد وبررسی رابطه آن با تعهد سازمانی
۱-۴-۲-اهداف فرعی: