– کیفیت زندگی کاری بهعنوان فلسفه مدیریت:
ازسال ۱۹۷۳ که مبحث کیفیت زندگی کاری مطرح شده، فرهنگ کیفیت زندگی کاری اهمیت وتاکید روز افزونی یافته است. برای فهم فرهنگ زندگی کاری و ترجمان آن به عمل، آن را بهعنوان یک هدف، بهعنوان یک فرآیند، بهعنوان یک فلسفه و بهعنوان نتایج و پی آمدهای مورد انتظار به شرح زیر مطرح کردهاند.
که بایستی موجبات بروز و پرورش توانمندیها واستعدادهای آنها را فراهم نمود. کارکنان قادرند دانش، مهارت وتجربیات خود را به سازمان ارائه دهند و نسبت به آن متعهد باشند. بدین ترتیب کارکنان هم چون منضمات خط تولید و صرفاً هزینه تلقی نمی شوندوتحت کنترل درنمی آیند. طبق این فلسفه هریک از کارکنان این حق و توانایی رادارد که در ارتباط با تصمیماتی که در سطوح مختلف سازمان اتخاذ میشود، دروندادهای هوشمندانه و ارزشمند ارائه دهد. فلسفه مدیریتی که مبنای کیفیت زندگی کاری است، مشروعیت تشکلهای کارگری را میپذیرد وبه گسترش روابط همکارانه با آن باور دارد و ارزشمند میداند. (وایدیاناتم، ۱۹۹۳)
درسال های اخیر موضوع طراحی شغل درقالب کیفیت زندگی کاری، فراتر از تعیین کارآمدترین راه جهت انجام وظایف مطرح شده است. مفهوم کیفیت زندگی کاری اکنون بهعنوان فلسفه ای از مدیریت تلقی می شودکه شأن و منزلت تمامی کارکنان را محترم میدارد و ارتقاء میبخشد، درفرهنگسازمانی تغییر وتحول ایجاد میکند و موجبات رفاه و بهروزی جسمانی و روانی کارکنان ورشد بالندگی آنها را فراهم میکند. (گیبسون، ۲۰۰۳)
فلسفه مدیریتی فرد در ارتباط با کیفیت زندگی کاری شامل اندیشههای او درباره اهمیت بهره وری و کیفیت زندگی کاری و تأثیر آنها بر یکدیگر است (فرنچ، ۱۹۸۵)
به عبارت دیگر فلسفه یا پارادایم کیفیت زندگی کاری بر این اساس است که سازمان هم باید پاسخگوی نیازهای فنی باشد وهم پاسخگوی نیازهای اجتماعی. یعنی سازمانها از نظر فنی بایستی از چنان کارآیی برخوردار باشند که قادر به ادامه حیات بوده وایفای وظیفه نمایند. در عین حال سازمانها از نظر اجتماعی بایستی آن چنان اثر بخش باشند که نیازهای گوناگون کارکنان را به تنوع، یادگیری، بازخورد و استقلال عمل برآورده سازند بهطورکلی کیفیت زندگی کاری بهعنوان یک فلسفه به معنی کیفیت ومحتوای روابط بین انسان، شغل وانواع وظایف شغلی او است. این روابط از دیدگاههای مختلف مانند انسان، سازمان، اجتماع، طراحی شغل، سازمان کار، نیازها وارزش های اساسی فرد و مفاهیم اجتماعی میتواند مدنظر باشد (دویودی،۱۹۷۹). کیفیت زندگی کاری که ازطریق آن فلسفه حاکم بر روابط کارکنان حاصل میشود، استفاده ازکوشش هایی را تشویق میکند که مبین تلاش سیستماتیک سازمان برای اعطای فرصت بیشتر به کارکنان است. به نحوی که بر شغل خود تأثیر بگذارند و د راثر بخشی کلی سازمان سهیم شوند. یعنی مدیران پیش نگر وفعال سعی میکنند که با مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیریها ازعقل وشعور آنها استفاده کنند. درحال حاضر در اکثر سازمانها مدیران از اندیشه کارکنان استفاده نمیکنند (دیویس، ۱۹۹۰).
۱-۴-۱- هدف اصلی:
شناسایی وضعیت مؤلفههای کیفیت زندگی کاری در کارکنان کارخانهها کاشی استان یزد وبررسی رابطه آن با تعهد سازمانی
۱-۴-۲-اهداف فرعی: