رویکردها واستراتژی های بهبود کیفیت زندگی کاری:
اگر چه رویکردها واستراتژی های مختلفی برای بهبود کیفیت زندگی کاری مطرح شده است، ولی همگی آنها در یک هدف مشترکاند و آن انسانی کردن محیط کار از طریق بسط دموکراسی و مشارکت کارکنان درتصمیم گیریهای مربوط به کار و محیط کار خویش از یک طرف، و تجدید ساختار کار یا بازطراحی کار و تغییر روش، از طرفی دیگر به نحوی که برای متصدی کار جالب وارضاء کننده باشد. نمونه ای از رویکردها واستراتژی های مطرح شده در ارتباط با کیفیت زندگی کاری به شرح زیر است:
رویکردهای متداول دربهبود کیفیت زندگی کاری عبارتنداز:
۲-۱-۱۳-۱- تدوین کارراهه و مسیر کارراهه (مسیر شغلی):
کارراهه یعنی پستها، موقعیتها ومشاغل متوالی که یک فرد در دوران زندگی کاریاش عهده دار میشود.
درکارراهه یا مسیر شغل هر فرد چهار مرحله وجود دارد:
۱-کشف، ۲- برقراری یا استقرار، ۳ – شغلهای میان راه و ۴- شغلهای آخرین
ازدیدگاه مدیریت، فرآیند تدوین کارراهه برای افراد (یا تعیین مسیر شغلی آنان) وسیله ای است برای بهبود یا حداقل حفظ بهره وری کارکنان و آماده سازی آنها برای تغییر شرایط کار آنها در موقعیت سازمانی.
تدوین مسیر شغلی یا کارراهه متضمن چند موضوع است: مشاوره شغلی، ترسیم مسیر شغلی، سیستم اطلاعات شغلی، برنامه ریزی نیروی انسانی، سنجش دوره ای مهارتهای شغلی فرد، آموزش افراد و کمک به افرادی که تواناییهای شغلیشان کم یا ضعیف است.
سه پیش شرط ضروری جهت اجرای اثر بخش فعالیتهای مربوط به تدوین کار راهه کارکنان عبارت است از:
اول: هماهنگی این فعالیتها با سایر فعالیتهای مدیرت منابع انسانی
دوم: مشارکت فعال سرپرستان درطراحی واجرای کارراهه کارکنان
سوم: فراهم آوردن دسترسی برای همه کارکنان به مزایا وخدمات
۱-۴-۱- هدف اصلی:
شناسایی وضعیت مؤلفههای کیفیت زندگی کاری در کارکنان کارخانهها کاشی استان یزد وبررسی رابطه آن با تعهد سازمانی
۱-۴-۲-اهداف فرعی: