عصر حاضر به روایت تافلر، عصر فراصنعتی یا عصر اطلاعات است. همانگونه که اختراع ماشین بخار موجب وقوع انقلاب صنعتی شد و در شیوه مدیریت و تولید سازمانها، تحولات شگرفی به وجود آمد، در عصر اطلاعات نیز با رشد حیرت انگیزی توان و کیفیت رایانهها، گسترش شبکه جهانی اینترنت، شکسته شدن مرزهای ارتباط سازمانی به همراه چهار تحول سرعت، قدرت، ثروت و اطلاعات و همچنین سه انفجار اطلاعات، جمعیت و انتظارات، شرایط جدیدی برای سازمانها و مدیران فراهم شد (اسماعیلپور و همکاران، ۱۳۸۵).
علاوه بر این امروزه پژوهشگران معتقدند که سازمانها برای مصون ماندن از امواج سهمگین تغییرات محیطی و نیز سازگاری با الزامات رقابتی، چارهای جز کسب مزیت رقابتی پایدار ندارند. سازمانهایی که دارای تجهیزات برتر برای پاسخگویی به الزامات بازار و پیشبینی شرایط متغیر هستند از مزیت رقابتی بلندمدت و سودآوری بهتر بهرهمند میشوند (ویراواردنا و اوکاس[۱]، ۲۰۰۴). یا بهعبارت دیگر میتوان گفت تنوع و پیچیدگی فعالیتهای مختلف علمی، اقتصادی، آموزشی و … در قالب سازمانهای مختلف و گستردگی ارتباطات درون و برون سازمانی در نظامهای مدیریتی امروزی و همچنین شاخصها و عوامل فراوان موثر در رشد و توسعه سازمانها موجب میشود تا مدیران سازمانها بیش از هر زمان دیگری مجبور باشند به سلاحها و ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی در عرضه رقابتهای تجاری مجهز شوند. چالشهای ایجاد شده جهانی در عرصه مدیریت که با ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات رنگ و جلوهای دیگر یافته است مهمترین و شاید اثرگذارترین دست یافته بشر در طول چند سال اخیر میباشد تا جاییکه مهمترین کالای تجاری قرن حاضر را اطلاعات معرفی کردهاند. بههمین دلیل است که امروزه از سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یکی از فناوریهای نوین بشری یاد میکنند که نه تنها خود دستخوش تغییراتی شده است بلکه به سرعت در حال تاثیرگذاری بر روی تمام سازمانهاست. دامنه تغییرات این سیستمها بسیار متنوع است و از جانشینی اطلاعات به جای انرژی یا نیروی کار انسانی در بخش تولید صنعتی تا تغییر در بخش درونی خدمات، از خدمات پرسنلی گرفته تا خدمات اجتماعی و سیستمهای توزیع را در بر میگیرد.
کسب و کارهای کوچک و متوسط نیز به واسطه تغییر و تحولات عمدهای که در زمینه فناوری، ساختارهای سازمانی و توسعه ارتباطات بوجود آمده، تغییرات زیادی را تجربه نمودهاند. نیاز به همگامی با تحولات محیطی، این کسب و کارها را نیز به سوی جهت گیریها و استراتژیهای جدیدی رهنمون ساخته است تا بتوانند با استفاده از قابلیتهایشان، نسبت به رقبا پیشی گرفته و عملکرد بهتری را از خود نشان دهند (هادیزاده و همکاران، ۱۳۸۷). این کسب و کارها برای اینکه حضور فعال در عرصه های رقابتی بازارهای جهانی و موفق ماندن در بازار داخلی داشته باشند، ناگزیر هستند تا برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تلاش کنند. برای اینکار ضرورت دارد تا عواملی که تعیین کننده این مزیت رقابتی هستند را مورد بررسی و تحلیل قرار داد که تحقیقات نشان میدهند، سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یکی از مهمترین این عوامل در دستیابی به مزیت رقابتی در بین شرکتها میباشد. به کارگیری سیستمهای اطلاعاتی در سطح سازمان، باعث میشود که مزیت رقابتی پایداری را نصیب سازمان کند. مزیت رقابتی نشان میدهد که یک شرکت میتواند عملکرد تجاری بهتری نسبت به رقبای خود در همان حوزه صنعتی با بکارگیری قابلیتهای سازمانی خود به دست بیاورد (لی و هسیه[۲]، ۲۰۱۰). بنابراین سیستمهای اطلاعاتی، پتانسیلهای مهمی برای شکل دادن استراتژیهای رقابتی بر مبنای قابلیتهای سازمانی را برای شرکت های کوچک و متوسط به وجود می آورد.
[۱]-Weerawardena & Ocass
[۲]– Lee & Hsieh
۲-۴-۲-۱٫ توسعه و کاربرد استفاده از سیستمهای اطلاعاتی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی.
۲-۴-۲-۲٫ بیان مزایای استفاده از سیستمهای اطلاعاتی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی.
۲-۴-۲-۳٫ مشخص کردن قابلیتهای سازمانی شده در سطح سازمان ودر نتیجه کسب مزیت رقابتی نسبت به رقبا در کسب و کارهای کوچک و متوسط.
۲-۴-۲-۴٫ شناسایی مکانیزمهای قابلیتهای سازمانی در شرکتهای مورد بررسی.