تصمیم گیری های اقتصادی نیازمند اطلاعاتی است که بتوان با کمک آنها منابع موجود و در دسترس را به گونه ای مطلوب تخصیص داد. یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری صحیح، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است که اگر به درستی فراهم و پردازش نشود، تاثیرات منفی برای فرد تصمیم گیرنده در پی خواهد داشت. بهره گیری از اطلاعات افشا شده و به عبارتی تصمیم گیری صحیح در بازار اوراق بهادار زمانی امکان پذیر است که این اطلاعات، به موقع، مربوط، با اهمیت و نیز کامل و قابل فهم باشد (درخشیده، ۱۳۹۱، ص ۶۰).
چنانچه اطلاعات فاش شده، این ویژگی ها یا بعضی از آنها را نداشته باشد، بدون تردید ساز و کار کشف قیمت در بازار به درستی عمل نخواهد کرد و قیمت گذاری اوراق به شیوه ای مطلوب انجام نخواهد شد. وجود اطلاعات کافی در بازار و انعکاس به موقع و سریع اطلاعات در قیمت اوراق بهادار با کارایی بازار ارتباط تنگاتنگی دارد. افشای اطلاعات موجب بهبود سازوکار کشف قیمت ها و در نتیجه قیمت گذاری بهینه و افزایش امکان پیش بینی منطقی روند قیمت ها می شود. شفافیت، شاخص توان مدیریت در ارایه اطلاعات ضروری به شکل صحیح، روشن، به موقع و در دسترس است (همان منبع،۶۰).
به عبارتی شفافیت، منعکس کننده این مطلب است که آیا سرمایه گذاران تصویری واقعی از آنچه واقعاً در داخل شرکت روی می دهد دارند یا خیر)وطن پرست، ۱۳۸۷). در طی یک دهه گذشته شفاف سازی اطلاعات مالی تاثیر مهمی بر استراتژی های سرمایه گذاری سرمایه گذاران داشته است. تعداد فزاینده پژوهش های انجام شده نشان می دهد که در دسترس بودن و کیفیت اطلاعات مالی شرکت ها دو عامل کلیدی تاثیر گذار بر تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران است (ونلند[۱]، ۲۰۰۳). به منظور درک اثرات بالقوه شفاف سازی مالی بر رفتار سرمایه گذار، تعریف واژه شفاف سازی ضروری است (درخشیده، ۱۳۹۱، ص ۶۰).
ویشواناس وکافمن[۲] به نقل از فلورینی ۱۹۹۸ نشان دادند که شفاف سازی نقطه مقابل پوشیدگی (پنهانی) است. پوشیدگی به معنای مخفی کردن عمل یک فرد به طور آگاهانه است، در حالیکه شفاف سازی به معنای افشا کردن اعمال یک فرد به طور آگاهانه است. شفاف سازی مالی نوعی از شفافیت است که مربوط به موضوعات مالی است و شامل صحت اطلاعات، کامل بودن اطلاعات و به جا بودن آن (به موقع بودن) است (ویشواناس و کافمن، ۲۰۰۶).
در محیط سرمایه گذاری حساس امروزی، بسیاری از سرمایه گذاران بر اهمیت شفاف سازی اطلاعاتی در استراتژی های شرکت تاکید دارند. کمبود اطلاعات و عدم اطمینان، ویژگی های لاینفک علم مالی هستند، زیرا بازیگران در بازارهای سرمایه مشغول داد و ستد سرمایه گذاری و اطلاعات می باشند (آدماتی و فلیدر[۳]، ۲۰۰۰).
تاکنون تحقیقات فراوانی در اکثر حوزه های مرتبط با بازار سرمایه در ایران صورت گرفته، اما آنچه در این بین کمتر مورد توجه قرار می گیرد، پرداختن به تحقیقات جدی در خصوص شکل گیری رفتار سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار می باشد .در اکثر کشورها، شناخت فرآیند تصمیم گیری مشارکت کنندگان در بورس، همواره موضوعی مهم برای مشارکت کنندگان و سرمایه گذاران در بازار بوده است. در این کشورها، محققان تلاش های قابل توجهی جهت مطالعه و درک رفتار سرمایه گذاران و به دنبال آن تاثیرپذیری این عوامل از افشای اطلاعات مالی و شفافیت اطلاعات مالی داشته اند، چرا که رفتارهایی که متاثر از شفاف سازی اطلاعات مالی هستند از اهمیت ویژه ای برخوردارند (یوسفی و شهرآبادی، ۱۳۸۸).
توجه به اینکه رفتار سرمایه گذاران از عوامل گوناگون متاثر است نیز حایز اهمیت می باشد. این عوامل به وجود آورنده ابهامات رفتاری در رفتار سرمایه گذاران است که یکی از علل اصلی این ابهامات رفتاری، موضوع عدم اطمینان و عدم شفافیت اطلاعات مالی است که تحلیل های نادرست و گمراه کننده را به همراه خواهد داشت (درخشیده، ۱۳۹۱، ص۶۱).
در این فصل، ابتدا در بخش اول، مباحث مربوط به بورس اوراق بهادار و مالی رفتاری پرداخته شده است. سپس مبحث عدم اطمینان محیطی و تبادل اطلاعات مطرح شده که تبادل اطلاعات مهمترین نقش را در تصمیم گیری افراد برای جلوگیری از ایجاد تورش رفتاری و رفتارتوده ای را ایفا می کند و در ادامه سایر مباحث از جمله مشخصات شناختی سهامداران که خود شامل: تعصب توهم کنترل، تعصب اعتماد، تعصب اسناد به خود، و مغالطه سرمایه گذاری می شود توضیح داده شده است و سپس به تعریف تورش های رفتاری و رفتارتوده ای و عوامل ایجاد آن ها در بازار اوراق بهادار و بین سرمایه گذاران پرداخته شده است.
[۱] Wenland
[۲] Vishwanath & Kaufmann
[۳] Admati & Pfleiderer
با توجه به اینکه هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای می باشد. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده تمامی سهامداران، سرمایه گذاران، دولت، اعتباردهندگان و صندوق های سرمایه گذاری، موسسات مالی و اعتباری واقع بشود. همچنین جامعه علمی و پژوهشی کشور می تواند از نتایج این تحقیق بهره مند شود .
بورس اوراق بهادار به معنی یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکت ها یا اوراق قرضه دولتی یا موسسات معتبر خصوصی، تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی انجام می شود. مشخصه مهم بورس اوراق بهادار، حمایت قانون از صاحبان پس اندازها و سرمایه های راکد و الزامات قانونی برای متقاضیان سرمایه است. بورس اوراق بهادار که به عنوان نبض اقتصاد کشور مورد توجه تحلیلگران اقتصادی می باشد، از سویی مرکز جمع آوری پس اندازها و از سوی دیگر، مرجع رسمی و مطمئنی است که دارندگان پس اندازهای راکد، می توانند محل نسبتاً مناسب و ایمن سرمایه گذاری را جستجو کرده و وجوه مازاد خود را برای سرمایه گذاری در شرکت ها به کار انداخته و یا با خرید اوراق قرضه دولت ها و شرکت های معتبر، از سود معین و تضمین شده ای برخوردار شوند (فنایی، ۱۳۸۸).
بازار اوراق بهادار در واقع مکمل بخش بانکی در تأمین نیازهای مالی بنگاه های خصوصی و دولتی
می باشد. وجود یک بازار اوراق بهادار که در چارچوب مکانیزم بازار عمل کند می تواند در تخصیص بهینه منابع مالی و کاراتر عمل نماید. شاهد مدعا این که کشورهایی که دارای بازار سرمایه (بورس) تکامل یافته تر بوده اند، توانسته اند رشد اقتصادی زیادتر داشته باشند. سیستم بانکی نیز با استفاده از مکانیزم اوراق بهادار می تواند نقدینگی مورد نیاز خود را بدست آورده و تکافوی سرمایه خود را بهبود بخشد (سایت بورس اوراق بهادار[۱]).
وظیفه اصلی بورس اوراق بهادار، فراهم آوردن بازاری شفاف و منصفانه برای دادوستد اوراق بهادار پذیرفته شده و همچنین سیستمی مناسب برای نظارت بر جریان دادوستد، عملیات بازار و فعالیت اعضای آن است. بورس اوراق بهادار با ایجاد فضای رقابتی به عنوان ابزاری اقتصادی، باعث می شود که شرکت های سود ده، بتوانند از طریق فروش سهام به تأمین مالی بپردازند و برعکس شرکت های زیان ده به طور خودکار از گردونه خارج شوند. بدین ترتیب با چنین تفکیکی، بازارمی تواند به تخصیص مطلوب منابع بپردازد.
(رمضان زاده و کاویان، ۱۳۸۵، ص۱۳-۲۳)
[۱] www.boursnews.ir
با توجه به اینکه هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای می باشد. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده تمامی سهامداران، سرمایه گذاران، دولت، اعتباردهندگان و صندوق های سرمایه گذاری، موسسات مالی و اعتباری واقع بشود. همچنین جامعه علمی و پژوهشی کشور می تواند از نتایج این تحقیق بهره مند شود .
ارتباط علم مالی و سایر رشته های علوم اجتماعی که به عنوان روانشناسی مالی معروف شده است، به بررسی فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاران و عکس العمل آنها نسبت به شرایط مختلف بازارهای مالی
می پردازد و تاکید آن بیشتر به تاثیر شخصیت، فرهنگ و قضاوت های سرمایه گذاران بر تصمیم گیری سرمایه گذاری می باشد .روانشناسی مالی در واقع در مقابل پارادایم رفتارهای منطقی سرمایه گذاران مطرح شده که براساس و بنیان همه مدل های مالی ارائه شده می باشد. تالر معتقد است گاهی اوقات جهت یافتن پاسخی برای معماهای مالی تجربی ضروری است که این احتمال را بپذیریم که برخی از عامل ها در اقتصاد گاهی به طور کامل عقلایی رفتار نمی کنند که این، موضوع مالی رفتاری است (یوسفی، ۱۳۸۶، ص۵۲).
مالی رفتاری، مطالعه چگونگی تفسیر افراد از اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه می باشد. به عبارت دیگر مالی رفتاری به دنبال تاثیر فرایند های روانشناختی در تصمیم گیری است. علاوه بر آن مالی رفتاری را
می توان پارادایمی دانست که با توجه به آن، بازارهای مالی با استفاده از مدل هایی مورد مطالعه قرار می گیرند که دو فرض اصلی محدود کننده پارادایم سنتی- بیشینه سازی مطلوبیت مورد انتظار و عقلانیت کامل – را کنار می گذارد. مالی رفتاری دو پایه اصلی دارد، یکی محدودیت در آربیتراژ است که عنوان می کند سرمایه گذاران عقلایی به راحتی نمی توانند از فرصت های آربیتراژ استفاده کنند، زیرا این کار مستلزم پذیرفتن برخی ریسک ها است. دوم روانشناسی است که با استفاده از آن رفتار و قضاوت سرمایه گذاران و هم چنین خطاهایی که اشخاص در هنگام قضاوت مرتکب می شوند ، بررسی می شود. السن[۲](۱۹۹۸ )، اظهار می دارد: مالی- رفتاری به دنبال فهم و درک و پیش بینی نتایج حاصل از فرایندهای روان شناختی تصمیم گیری است (تلنگی، ۱۳۸۳، ص۱۳- ۲۵).
مالی رفتاری را می توان به صورت زیر نیز تعریف کرد:
سرمایه گذاران می توانند ازکاربردهای دانش”مالی رفتاری” درموقعیت های خاص خود به طور گسترده ای بهره مند شوند. “مالی رفتاری” یک مفهوم نسبتا جدید برای سرمایه گذاران و نیز مشاوران سرمایه گذاری است که گاه ممکن است در پذیرش و یا اعتبار آن تردید داشته باشند (زنجیردار و همکاران، ۱۳۹۲).
تئوری مالی بر دو اصل استوار است: اول آن که افراد منطقی عمل می کنند و دوم آن که همه اطلاعات در دسترس هنگام تصمیم گیری در نظر گرفته می شوند. با این حال بسیاری از رفتارهای غیر منطقی و خطاهای تکراری در قضاوت ها در مطالعات آکادمیک مورد استناد قرار گرفته اند. طرفدار دانش “مالی رفتاری” اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از “تمایلات روانشناختی” در عرصه سرمایه گذاری، کاملا ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است و برای کسانی که نقش روانشناسی در دانش مالی را به عنوان عاملی اثر گذار بر بازار های اوراق بهادار و تصمیمات سرمایه گذاران بدیهی می دانند، قبول وجود تردید در مورد اعتبار”مالی رفتاری” دشوار است. اگر چه هنوز بسیاری از دانشگاهیان و حرفه ای های طرفدار مکتب “مالی کلاسیک” بررسی جنبه های رفتاری انسان و تاثیر آن در تصمیمات مالی را به عنوان یک شاخه مستقل مطالعاتی باور ندارند، اما توسعه کمی و کیفی تحقیقات تجربی در این حوزه، نشان دهنده اهمیت تحقیقات رفتاری در بازارهای مالی بالاخص بازار سرمایه است (رهنما رودپشتی، ۱۳۹۱).
[۱] Behavioral Finance
[۲] Elson
با توجه به اینکه هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای می باشد. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده تمامی سهامداران، سرمایه گذاران، دولت، اعتباردهندگان و صندوق های سرمایه گذاری، موسسات مالی و اعتباری واقع بشود. همچنین جامعه علمی و پژوهشی کشور می تواند از نتایج این تحقیق بهره مند شود .
در دنیای کنونی نمی توان نقش اطلاعات را نادیده گرفت و شاید بتوان گفت امروزه مهمترین کالایی که نقش اساسی را در تخصیص منابع اقتصادی را ایفا می نماید، اطلاعات مالی است. این اطلاعات با توجه به نیازهای استفاده کنندگان، راهنمای مفیدی برای تصمیم گیری های اقتصادی است. در مورد هر تصمیم اقتصادی که در یک واحد تجاری (بنگاه اقتصادی) گرفته می شود، اگر چنانچه شرایط محیطی حاکم بر آن بنگاه را نادیده بگیریم، در این صورت ما باید انتظار رخ دادن خطا در آن تصمیم را داشته باشیم. تصمیمات صحیح اقتصادی موجب بهینه نمودن تخصیص منابع می گردند، یعنی یک تصمیم صحیح اقتصادی با حفظ اثربخشی، موجب می گردد در حداقل زمان حداکثر بازده را از یک منبع به دست آوریم. بنابراین، نادیده گرفتن عامل مهمی تحت عنوان محیط، می تواند منجر به هدر رفتن منابع گردد (سدیدی و ابراهیمی درده، ۱۳۹۰).
یکی از ویژگی های بارز هر محیط اقتصادی، عدم اطمینان محیطی می باشد و تصمیمات درست و عقلایی بر مبنای اطلاعاتی گرفته می شود که ریسک و شرایط اطمینان را تشریح کند و یا حداقل به شناخت آن کمک نماید و در واقع آن چه که در محیط واقعی امروزی ما وجود دارد این است که ما شاید فقط در خلاء، یک محیط با اطمینان کامل داشته باشیم و محیط پیرامون ما یک محیط همراه با عدم اطمینان است. بنابراین، لازم است که ما واژه عدم اطمینان و تاثیر آن را بر اطلاعاتی که بر اساس آن ها تصمیم گیری می کنیم را بیشتر بشناسیم (همان منبع).
از آنجا که سیستم حسابداری یک سیستم اطلاعاتی باز است یعنی هم از محیط تأثیر می پذیرد و هم بر محیط تأثیر می گذارد بنابراین، نوسانات محیطی ممکن است داده ها و اطلاعاتی که از واحدهای تجاری منتشر می شود، را تحت تأثیر قرار دهد. مدیران برای اینکه اثر این نوسانات را خنثی نمایند و گزارشات را در راستای اهداف خود به بیرون منتشر نمایند، از اختیار خود استفاده می نمایند و در تعاملی که بین فرایندگزارشگری مالی و محیط خارج از سازمان وجود دارد، مدیران ممکن است برای دستیابی به اهداف خاص سازمانی یا منافع شخصی روش های حسابداری خاصی را برای گزارشگری مالی انتخاب نمایند و از این طریق بعضی از اقلام صورت های مالی را در راستای اهداف خود گزارش نمایند. چنگ وکسنر[۱] (۱۹۹۷) بیان داشتند چون مدیران انعطاف پذیری و اختیار برای پاسخگویی به محیط سازمانی شان را دارند بنابراین، وقتی با عدم اطمینان محیطی مواجه می شوند آن ها می توانند استراتژی های مختلفی را به کارگیرند. بنابراین انتخاب استراتژی توسط مدیران زمینه ای را که سازمان در آن فعالیت می کند را در بر می گیرد. اگرچه سازمان با توجه به ماهیت محیطی خود محدود می گردد ولی مدیران فرصت هایی را برای پاسخ به اندازه عدم اطمینان محیطی اطراف خود ایجاد می نمایند. واکنش های مدیریت به نوسانات محیطی در راستای جلب نظر سرمایه گذاران می باشد. سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری های خود، توجه خاصی به عملکرد مدیریت دارند و صورت سود و زیان از طریق گزارش سود دوره، مبنای مناسبی را برای ارزیابی عملکرد مدیریت فراهم می نماید. ساختار سود حسابداری منتج شده از صورت سود و زیان از دو قسمت تشکیل شده است؛ قسمت نقدی و قسمت تعهدی سود. قسمت نقدی سود، آن قسمت از درآمدها و هزینه هاست که همزمان با دریافت یا پرداخت وجه نقد در سودها شناسایی می شوند و قسمت تعهدی سود، درآمدها یا هزینه هایی هستند که قبل از دریافت یا پرداخت وجه نقد در سودها شناسایی می شوند (دیپانکرقش و لوری السن[۲] ، ۲۰۰۹).
اقلام تعهدی قابل تفکیک به دو جزء اختیاری و غیراختیاری می باشد. اقلام تعهدی غیراختیاری بوسیله مقررات، سازمان ها و دیگر عوامل خارجی محدود هستند و اقلام تعهدی اختیاری، قابل اعمال نظر توسط مدیریت هستند (سدیدی و ابراهیمی درده، ۱۳۹۰).
عدم اطمینان نقطه مقابل اطمینان است. وقتی که گفته می شود «اطمینان داریم» به این معناست که شرایط برای یک حادثه معین کاملاً قابل پیش بینی است. اما وقتی که یک تصمیم گیرنده دانش و اطلاعات کامل و یا فهم دقیقی از تصمیم پیشنهادی و یا نتایج احتمالی آن ندارد، گفته می شود در شرایط «عدم اطمینان» به سر می برد (رجوعی، ۱۳۹۱، ص۱۰-۱۱).
دو نوع اصلی عدم اطمینان وجود دارد:
تعاریف مختلفی در زمینه عدم اطمینان محیطی ارائه شده است مثلاً، اسلوکام[۳] (۱۹۷۵) بیان می کند، عدم اطمینان محیطی یعنی نوعی ناتوانی در پیش بینی نتایج احتمالی یک تصمیم. چندلر بیان می کند، عدم اطمینان محیطی شرایطی است که سازمان ها بر اساس آن چارچوب خود را تنطیم می نمایند و ناشی از فاکتورهای محیطی سازمان است که مربوط به درجه ی تغییری است که فعالیت های محیطی مربوط به عملیات سازمان شامل، عدم پیش بینی مربوط به فعالیت های مشتریان، عرضه کنندگان، رقیبان و نهادهای قانونی را مشخص می نماید )چیلد[۴]، ۱۹۷۲، دس و بیرد[۵] ، ۱۹۸۴).
عدم اطمینان محیطی به مثابه منشأ حوادث و روند های متغیری تعریف می شود که فرصت ها و تهدید هایی را برای سازمان خلق می کند (سدیدی، ۱۳۹۰).
عدم اطمینان محیطی عاملی تصادفی است که انتخاب شیوه عملکرد را تحت تاثیرقرار می دهد. عدم اطمینان به احساس افزایش تردید اشاره دارد . این تردید از طریق تغییر پذیری پیش بینی نشدنی ذاتی ایجاد
می شود(رجوعی، ۱۳۹۱).
[۱] Cheng &kesner
[۲] Elson
[۳] Slow come
[۴] Child
[۵] Dess& beard
با توجه به اینکه هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای می باشد. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده تمامی سهامداران، سرمایه گذاران، دولت، اعتباردهندگان و صندوق های سرمایه گذاری، موسسات مالی و اعتباری واقع بشود. همچنین جامعه علمی و پژوهشی کشور می تواند از نتایج این تحقیق بهره مند شود .
از دید واقع گرایان عدم اطمینان ویژگی جداناپذیر زندگی روزمره سازمان هاست که باید بطور ساده یاد بگیرند که چگونه با آن زندگی کنند. بنابراین بسیاری از صاحبنظران پیشنهاد می کنند که سازمان ها از تئوری بازی ها برای کاهش عدم اطمینان استفاده کنند. برخی از سازمان ها نیز از طرق مختلف از جمله خلاقیت و نوآوری اقدام به تولید اطمینان می کنند. این اقدامات معمولاً مطلوبیت ها و یا ارزشهای مورد انتظار نامیده می شوند. برخی دیگر از صاحبنظران نیز پیشنهاد می کنند که سازمان ها بر اخذ تصمیمات کوتاه مدت تمرکز کنند (رجوعی، ۱۳۹۱).
با شکستن سناریوهای آینده به یک سری گام های کوچکتر، تصمیم گیرندگان می توانند تعداد تصمیمات بلندمدت را که دارای عدم اطمینان زیادی هستند، کم کنند (سایرت و مارچ[۱]، ۱۹۹۲).
یکی دیگر از استراتژی های کاهش عدم اطمینان تحمیل کردن رویه های استاندارد و قوانین خاص بر محیط سازمان هاست به این امید که با کنترل حداقل یک بخش از محیط بتوانند عدم اطمینان را کاهش دهند. در این روش مدیران برای ایجاد ثبات در سازمان در گذر زمان، از مجموعه قوانین و استانداردهای عملیاتی استفاده می کنند. این قوانین و رویه ها تجربه یادگرفته شده سازمان از حوادث قبلی است که اولین مرجع در هنگام بروز مشکل هستند. هرچقدر که در سازمان تمرکزگرایی کمتر و تفویض اختیار به اعضای سازمان بیشتر باشد، بقای سازمان تا حد زیادی به پایبندی اعضا به این قوانین و استانداردها بستگی دارد (رجوعی، ۱۳۹۱).
[۱] Sciert&March
با توجه به اینکه هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای می باشد. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده تمامی سهامداران، سرمایه گذاران، دولت، اعتباردهندگان و صندوق های سرمایه گذاری، موسسات مالی و اعتباری واقع بشود. همچنین جامعه علمی و پژوهشی کشور می تواند از نتایج این تحقیق بهره مند شود .