چکیده
هدف این پژوهش تأثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای سنجش فرهنگ سازمانی از پرسشنامه کامرون و کویین ۲۰۰۶ و برای سنجش عملکرد مالی از شاخص بازده دارایی با استفاده از داده های موجود در صورت های مالی شرکت ها در دوره ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۲ استفاده شده است. روش این پژوهش کاربردی و توصیفی پیمایشی است و نمونه آماری ۶۴ شرکت از شرکت هایی که از لحاظ سرمایه بیشترین سرمایه اولیه را در طبقه بندی گروه صنعت خود داشته اند انتخاب شده اند. رابطه اجزای فرهنگ سازمانی با عملکرد مالی شرکت ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مدل رگرسیونی مناسب برازش گردید. نتایج نشان داد که به جز ارتباط مثبت و معنادار بین فرهنگ ویژه سالاری با عملکرد مالی، بین فرهنگ سلسله مراتبی، طایفه ای و بازار رابطه معناداری تایید نگردید.
واژگان کلیدی: عملکرد مالی، فرهنگ ویژه سالاری، فرهنگ سلسله مراتبی، فرهنگ طایفه ای، فرهنگ بازار.
مقدمه
فرهنگ سازمانی موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. امروزه، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی مدیریت را تشکیل داده است. فرهنگ سازمانی عبارت است از الگوی منحصر به فرد از مفروضات، ارزش ها، هنجارهای مشترک که فعالیت های جامعه پذیری، زبان، سمبل ها و عملیات سازمان را شکل می دهد. مقصود از آن سیستمی از استنباط مشترک است که اعضا نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود. آگاهی از فرهنگ برای مدیران اهمیت ویژه ای دارد زیرا آنها می توانند از نتایج این شناخت بهره ببرند و با آگاهی بیشتر از عناصر فرهنگی، راه مقابله آسان تر با تغییرات فرهنگی را دریابند. بی تردید تمایز بین فرهنگ ها، امری معمول است و توجه به این تمایز، ما را در شناخت بهتر سازمان یاری می دهد. علاوه بر این، توجه به این تمایز موجب دسته بندی فرهنگ ها میشود. یکی از مهم ترین مزایای دسته بندی فرهنگ ها این است که توان مقایسه آنها را افزایش می دهد.
۱-۲- تشریح و بیان مساله
همانند افراد، سازمان ها نیز دارای شخصیت هایی می باشند، که این قالب شخصیتی سازمان را، فرهنگ آن سازمان می گویند (قدمی و آذری، ۱۳۸۹). وجود هویت فرهنگی، باورها، ارزش ها و هنجارهای رفتاری مشترک اعضای سازمان ها، موجب انسجام و یکپارچگی در کوشش ها، تعهد درونی به سازمان و درک روشن از فلسفه وجودی و جهت گیری اقدامات و در نتیجه موفقیت سازمان ها می شود. به عبارت دیگر موفقیت چشمگیر سازمان ها در عوامل غیرملموس قدرتمند فرهنگ سازمانی، در ارزش ها و باورهای کارکنان نهفته است (زاهدی، ۱۳۸۱). در یک سازمان فرهنگ نقش های متفاوتی را ایفا میکند؛ نخست اینکه فرهنگ، تعیینکننده مرز سازمان است. دوم اینکه، نوعی احساس هویت در وجود اعضای سازمان تزریق می کند. سوم فرهنگ باعث می شود که در افراد نوعی تعهد نسبت به چیزی به وجود آید که بسیار بیشتر از منافع شخصی اهمیت دارد (اعرابی، ۱۳۸۶).
تشریح و بیان مساله
همانند افراد، سازمان ها نیز دارای شخصیت هایی می باشند، که این قالب شخصیتی سازمان را، فرهنگ آن سازمان می گویند (قدمی و آذری، ۱۳۸۹). وجود هویت فرهنگی، باورها، ارزش ها و هنجارهای رفتاری مشترک اعضای سازمان ها، موجب انسجام و یکپارچگی در کوشش ها، تعهد درونی به سازمان و درک روشن از فلسفه وجودی و جهت گیری اقدامات و در نتیجه موفقیت سازمان ها می شود. به عبارت دیگر موفقیت چشمگیر سازمان ها در عوامل غیرملموس قدرتمند فرهنگ سازمانی، در ارزش ها و باورهای کارکنان نهفته است (زاهدی، ۱۳۸۱). در یک سازمان فرهنگ نقش های متفاوتی را ایفا میکند؛ نخست اینکه فرهنگ، تعیینکننده مرز سازمان است. دوم اینکه، نوعی احساس هویت در وجود اعضای سازمان تزریق می کند. سوم فرهنگ باعث می شود که در افراد نوعی تعهد نسبت به چیزی به وجود آید که بسیار بیشتر از منافع شخصی اهمیت دارد (اعرابی، ۱۳۸۶).
تعریف فرهنگ سازمانی در قالب مشخصی امکانپذیر نیست یعنی تعریفی که به طور عام مورد پذیرش باشد وجود ندارد (شریف زاده و کاظمی، ۱۳۸۵). دنیسون (۲۰۰۰)، فرهنگ سازمانی را نیروی قدرتمند می داند که نحوه عمل کردن و چگونگی عملیات ها را تعیین می کند. او عقیده دارد فرهنگ سازمانی به ارزش های اساسی، باورها و اصولی ارجاع می شود که همچون شالوده ای محکم به نظام مدیریتی خدمت می کنند. علاوه بر آن، هم ارزش ها و باورها و هم نظام مدیریتی، باعث تقویت آن اصول اولیه می گردند. این اصول ها و ارزش ها ماندگارند، زیرا برای اعضای سازمان، حاوی معانی و مفاهیم خاصی هستند. وی معتقد است که پیام و برداشت فرهنگ سازمانی به طور نزدیکی با استراتژی های سازمانی مرتبط هستند و تأثیر بسیار زیادی بر افرادی که در سازمان کار می کنند، دارند. دنیسون بیان می دارد فرهنگ به آسانی قابل رؤیت و تماس نیست؛ اما افراد سازمان به گونه ای با اهمیت، آن را به خوبی می شناسند و قانون فرهنگ از هر قانون دیگری قوی تر است. در بسیاری از سازمان ها این مهمترین پیام و برداشت از فرهنگ است (ایران زاده و محمودی، ۱۳۸۹). تمامی این برداشت ها و نگاه ها می توانند بر عملکرد یک سازمان تأثیرگذار باشد. تأثیر هنجارها و ارزش های یک سازمان که در درون افراد نمود پیدا می کند، بر عملکرد سازمان در حوزه های متفاوت تأثیرگذار است و در حوزه عملکرد مالی یک سازمان، نیز می توان این موضوع را مشاهده نمود. بر این اساس، سؤالی که در این پژوهش مورد بحث است چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ سازمانی بر عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
– ضرورت انجام تحقیق
در یک سازمان، فرهنگ نقش های متفاوتی ایفا می کند و وظایف گوناگونی دارد. این وظایف عبارتند از:
فرهنگ سازمانی به کارکنان سازمانی هویتی سازمانی می بخشد: آنچه که سازمان های موفق را برجسته می سازد و آنها را از دیگران متمایز می کند، توانایی آنها در جذب، پرورش و نگهداری کارکنان بااستعداد و خلاق است و کارکنان نیز به نوبۀ خود وابستگی عمیقی نسبت به سازمان پیدا خواهند کرد.
فرهنگ سازمانی تعهد گروهی را آسان می سازد: سازمان هایی که دارای فرهنگ قوی و توانمند هستند، کارکنان نسبت به ارزش ها و اهداف سازمانی احساس تعهد و مسئولیت می کنند. منظور از تعهد سازمانی، پیوند و وابستگی روانی به سازمان است. که در آن احساس درگیر بودن شغلی، وفاداری و باور به ارزش های سازمانی جای دارد (عطایی، ۱۳۷۶). فرهنگ قوی مشخصکنندۀ توافق در میان اعضای یک سازمان در اهمیت به باورها و ارزش های فرهنگ است. اگر رضایت و توافق در مورد اهمیت ارزش ها و باورها وجود داشته باشد، آن فرهنگ یک فرهنگِ قوی و اگر توافق اندک باشد، فرهنگ ضعیف است.
بنابراین سازمان هایی که در آنها ارزش های کلیدی سازمان بیشتر مورد قبول واقع گردد و باعث شود کارکنان تعهدشان به آن ارزش ها بیشتر شود، آن فرهنگ قوی تر است. تمامی این موارد خود را بایستی در عملکرد سازمان نشان دهند؛ به خصوص این موضوع بایستی در عملکرد مالی شرکت نمود داشته باشد (طوسی، ۱۳۷۷).
۱-۴– اهداف اساسی تحقیق
۱-۵– فرضیه های تحقیق
۱-۶- قلمرو زمانی و مکانی تحقیق
قلمرو مکانی این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که سهام آنها در طی سال های ۹۲-۱۳۸۸ مورد معامله قرار گرفته است و قلمرو زمانی آن نیز از فروردین آغاز و تا شهریور ماه سال ۱۳۹۳ به پایان رسیده است.
۱-۷- تعریف عملیاتی واژه ها
عملکرد مالی: عملکرد مالی شرکت با استفاده از نرخ بازدهی های دارایی ها سنجیده می شود. بدین منظور با استفاده از تقسیم سود خالص بر کل دارایی های شرکت به دست می آید (زارعی، ۱۳۷۴).